جز اینش جامه ای باید..؟

ساخت وبلاگ
دقیق یادم نیست.خیلی وقت پیش بود.بحث شهری شدن،صنعتی شدن و پدیدار هاش بود..

استاد رستمی از ی چیزی حرف میزد به اسم دیوار محافظتی..شایدم دفاعی...ی دیوار روانی که اطراف ذهن هرکس هست.میگفت مارو نسبت به دیدن بی خانمان ها و بچه های کار گرفته تا شنیدن حرف های ناراحت کننده مقاوم میکنه .هرچی دیوار قوی تر به اصطلاح پوستت کلفت تر..

راستش اون سال اطراف ذهنم ی حباب دیدم..آسیب پذیر تر از چیزی که فکرشو کنید.تصمیم گرفتم داستانو عوض کنم.دیوار حبابیم تبدیل بشه به تلق..به ام دی اف،به دیوار آجری،سنگی،بتونی ..تا یجایی سعی کردم و برنامه ریختم واسش و از یک جایی به بعد دیگه بهش فکر نمیکردم مثل حرکتی که اولش سخته و به مرور ملکه ی ذهنت میشه و دیگه نمیفهمی کی حرکت کامل شده و خیلی راحت بدون هیچ فکر و فشاری اجراش میکنی...این دیوار محکم و محکم تر شد..تا جایی که آدمی که دوسال بعد منو دید معتقد بود یک هیولای سنگ دل شدم با یک ظاهر آروم..

تا جایی که در هفته های اخیر جمله های زیادی شنیدم؛

محبوب تو فضا سیر میکنی،هیچی واست مهم نیس،انگار ما که دوستاتیم هم اگ نباشیم واست مهم نیست..(واسم مهمه..)

اصلا رقابتی نسیتی چرا؟پیشرفت نمیکنی اینطوری‌..(موافقم تاجایی که یادمه رقابتی نیستم)

...

خلاصه ی ماجرا..دچار تناقض شدم....ولی فک کنم به قول فلانی با همین فرمون برم جلو ولی نمود بیرونیش رو کم کنم..

ولی واسم مهمه..و حواسم به اطراف هست..فکر کنم هست..

دیواره ی محافظتی(شایدم دفاعی)تون در چه حاله؟بهش سر بزنید هرجور که هست قابل تغییره..

طبیبانه.....
ما را در سایت طبیبانه.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : funripenirvana7 بازدید : 138 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 10:12